الیناالینا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره

الینا پرتوی گرم خورشید

واکسن شش ماهگی

امروز ساعت نه ونیم صبح مجبور شدم برم واکسن بزنم حالاچرا مجبورچون مامانم با خوراندن یک قطره تلخ از خواب بیدار م کرد حتی جیا هاپو هم خوابیده بود البته موعد واکسن من سوم بود که چون واکسن چهار ماهگی ام رو دیرتر به دلیل تعطیلات زده بودم امروز  باید واکسن می زدم خلاصه با مامان و بابایی شال و کلاه کردم و راه افتادیم به سمت اتاق اون خانومه که واکسن می زنه توی راهرو انتظار یه عالمه نی نی دیدم کوچیک بزرگ اما مامانم دید که اونجا خیلی خیلی شلوغه پس رفتیم یه جای دیگه اونجا اول خانومه منو قد و وزن کرد قد من ۷۰ سانتی متر وزنم ده کیلو سی صد و دور سرم ۴۳ بود البته فکر نکنین که من اضافه وزن دارم مامانم یه عالمه لباس تنم کرده بود به قول عمه جونم باید برم ...
8 بهمن 1391

شروع غذای کمکی

پایان ۶ تا ۱۲ ماهگی غذاهای کمکی همراه با شیر مادر برای آماده سازی و تکامل روانی و اجتماعی کودک نقش بسزایی دارد بنابراین استفاده از یک الگوی صحیح غذایی و ایجاد عادت غذایی مناسب بسیار ضروری است  غلات مانند برنج بهترین ماده غذایی برای شروع غذای کمکی است چون هضم آن آسان است  فرنی بهترین غذا در آغاز شروع تغذیه کمکی است که از یک بار در روز به اندازه ۱ تا ۲ قاشق مرباخوری آغاز و به تدریج میزان آن متناسب با اشتهای کودک افزایش می یابد  در هفته دوم  ماه هفتم زندگی شیر خوار علاوه بر فرنی می توان از برنج کاملا پخته شده استفاده کرد بسته به میل کودک می توان این غذاها را تا یک سالگی ادامه داد . هفته سوم و چهارم ماه هفتم : ضمن ا...
8 بهمن 1391

الینا و عمو

منم یه روزی به دنیا اومدم ....یه کم که بزرگ شدم فکرکردم که چه جوری میتونم دنیای خودم و بسازم با این رویا وارد دنیای بیرون از چارچوب خانواده شدم تو این دنیا بود که من چیزهای زیادی یاد گرفتم روزای تلخ و شیرین زیادی رو زیر این آسمون آبی تجربه کردم تا بالاخره به این نکته رسیدم که زندگی ارزشمند و زیباست .
7 بهمن 1391

بابا چی میگه؟

بابا میگه: بابام جان وقتی تو رو میبینم یادم میآد که یه روز منم قد تو بودم و مثل تو نیازمند توجه بابا و مامان خودم بودم و  وقتی به بابا و مامان  خودم که نگاه میکنم کوچولو بودن اونا رو هم میبینم. ازشون سئوال که میکنم اول میخندند ولی یاد بابا و مامان خودشون که میافتند آه میکشند... من  دلم میخواهد اگه یه روزی چند سال بعد نوه‌ی تو ازت پرسید: یادته وقتی کوچولو بودی ...  تو آه نکشی و با قدرت بگی: تا بوده رسم این چنین بوده... یه روزی نی نی هستیم... یه روز نقش بابا یا مامان رو بازی میکنیم... هر زندگی  و هر تولد برای هر روحی یک نقش و یک تجربه و درس جدید... اونچه که مهمه درک ما از این اومدن و رفتناست.. صد هز...
7 بهمن 1391

ماساژ چرا برای من خوبه

مامانم شب ها قبل از خواب من رو ماساژ می ده و من خیلی خیلی این کارو دوست دارم و بعدش خیلی راحت می خوابم  فواید ماساژ: نوزادانی که به طور مرتب ماساژ داده می شوند : کمترگریه می کنند و بهتر محیط های شلوغ را تحمل می کنند. خواب  بهتری دارند و راحت تر می خوابند  مشکلات کولیک در این کودکان کمتر است  عضلاتشان محکم تر است و مفاصلشان دارای درد کمتری است  بافت پوست را بهبود می بخشد  در رشد ذهنی و عاطفی کودک تاثیر گذار است  رابطه کودک و مادر یا پدر را تقویت می کند  ...
7 بهمن 1391

معنی اسم من

اسم من به معنی نور و پرتو درخشان خورشیداست البته مامان و بابا برای من اسم هانا و ویانا را هم انتخاب کردهبودند که در نهایت اسم من شد الینا  ...
7 بهمن 1391

بازی های من

مغز در هنگام تولدبه حداکثر رشدش نرسیده است بازی ها روش مناسبی برای این است که مغز نوزاد به حداکثر رشد خود برسد در سه ماهگی هزار میلیون ارتباط از طریق تکرار چیزها به وجود می ایند ارتباط بین والدین و نوزاد از طریق تکرار چیزها به وجود می آید . بازی مناسب نوزاد هدف : افزایش توجه و تمرکز روش انجام بازی : صورتتان را نزدیک برده و مقابل صورت نوزاد قرار دهید نوزادان در ابتدا کمی نزدیک بین هستند فاصله بین آغوش مادر تا صورت کودک بهترین فاصله دید برای نوزاد است اکنون صورتتان را در یک سمت صورت کودک  قرار دهید و اسم او را صدا بزنید تا دوباره چشم هایش را حرکت دهد و شما را پیدا کند در مرحله بعد همین کار را با سمت دیگر کودک تکرار کنید . روش های...
7 بهمن 1391

هیچکی نمی تونه مثل من بخوابه

من خیلی مامان و بابام رو دوست دارم این حرفی که دکترم گفت راستی اسم دکتر من دکتر محتشمی هستش حالا چرا دکتر محتشمی این حرف رو زد چون من از شب تا خود صبح می خوابیدم و حتی برای خوردن شیر بیدار نمی شدم و همین هم مامانم رو نگران کرده بود ولی دکتر با توجه به وزن و قد من گفت جای نگرانی نیست که نیست  نوزادان کم خواب  برخی از نوزادان به طور طبیعی کمتر می خوابند اما بهتر است بدانید که موارد زیر وجود نداشته باشد : توجه داشته باشید که محل خواب نوزاد خیلی کم یا خیلی سرد نباشد . پوشک را کنترل کنید که کثیف نباشد . برنامه روز را چک کنید و ببینید در طی روز تغییر در برنامه روزانه که موجب بی خوابی شده باسد به وجود نیامده باشد   ...
7 بهمن 1391

وقتی که ناف من افتاد

مامانم خیلی نگران ناف من بود آخه خیلی از این طرف و اون طرف در مورد ناراحتی های نی نی ها شنیده بود اما  یک روز صبح وقتی که فقط پنج روزم بود مامانم دید که نافم افتاده خیلی متعجب شده بود فوری به بابایی خبر داد و همین طور زنگ زد به مامانی و با تعجب گفت که ناف الینا افتاده مامانی هم اومد و حسابی ناف من رو وارسی کرد و گفت خدارو شکر همه چی رو به راهه خوب اینم از ماجرای ناف من  تاریخ دقیق هشتم مرداد ساعت ده و نیم صبح
7 بهمن 1391

شیر مادر برای من بهترین بهترین هاست

شیر مادر دارای درجه حرارت مناسب عاری از میکروب و همه جا در دسترس نوزاد است. برای همین هم مامان من به من از این شیر داد. تغذیه با شیر مادر رابطه عاطفی بین مادر و نوزاد را افزایش می دهد. اثر رشد روانی شیر مادر: تماس و توجه مادر به شیرخوار هنگام شیردادن مثل تماس چشم در چشم اثر مطلوبی بر رشد روانی و عاطفی شیر خوار دارد .شیر مادر حاوی عوامل ایمنی زا است که کودک را در برابر عفونت ها و آلرژی محافظت می کند . ماجرای من و شیر مادر : همون روز اول که خانوم پرستار من را برای شیر خوردن به مامانم داد اصلا نیازی نبود که مامانم تلاشی بکنه چون زود زود شروع به شیر خوردن کردم و به هیچ وجه از کلستروم یا همون آغوز خودمون چشم نپوشوندم. کلستروم چ...
6 بهمن 1391