عاشقانه ای برای تو
برای الینا
چشمانت را که باز می کنی پنجره ای می شوی که به خورشید باز می شود و لبخندت ترانه ای است که تنها آن یکی شاعر همیشه ها می داند .می دانم که کودکی ات را روزی خواهی آویخت کنار عکس های سیاه و سفید مادر بزرگ و در چشمت آن بارقه ای که می درخشید به نهایت خواهد پیوست و من تو را مانند انتظار به نظاره نشسته ام و در کسالت روزهایی که خواهد آمد ذهنم مدام خمیازه می کشد و تو ای تغزل ماندگار زندگی ام سبز خواهی بود برای همیشه در انزوای روحی که تورا بهانه می گرفت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی